فلسفه نام های امام زمان (عج)
لقب مشهور امام زمان(عج)، "مهدى" و القاب دیگر ایشان؛ منتظر، حجّت، خلف صالح، قائم و صاحبالزمان مىباشد. اما نام و كنیه ایشان، نام و كنیه رسول خدا(صلى الله علیه و آله) است. چه این كه آن حضرت فرمود: مردى از فرزندان من در آخر زمان قیام مىكند كه اسم او اسم من و كنیه او كنیه من است.1
نام پیامبر، محمد و كنیه او ابوالقاسم است و همین نام و كنیه براى حضرت مهدى(علیهالسلام) است. اما روایاتى وارد شده است كه از ذكر نام او قبل از آن كه ظهور كند نهى كردهاند و حتى از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: لعنت خدا بر كسى كه در میان جمع مردم، نام مرا ببرد.2
روایات به طور مطلق از نام بردن نام ولى عصر(علیهالسلام) نهى كردهاند، بنابراین این نهى روایات تنها به زمان غیبت صغرى مربوط نمىشود بلكه غیبت كبرى را هم در بر مىگیرد.
احادیثى درباره فلسفه القاب آن حضرت وارد شده است كه در این جا به ذكر چند روایت اكتفا مىكنیم:
"صقربن دلف" گوید: از امام جواد(علیهالسلام) شنیدم كه فرمود: امام بعد از من على است، امر او، امر من است و سخن او، سخن من و طاعت او، طاعت من است و امامت بعد از او با فرزندش حسن مىباشد كه امر او، امر پدرش و سخن او سخن پدرش و اطاعت از او، اطاعت از پدرش مىباشد. آنگاه سكوت كرد.
عرض كردم: یابن رسول الله! امام بعد از حسن كیست؟
حضرت گریه شدیدى كرد و فرمود: بعد از حسن، فرزندش، قائم به حق و امام منتظر است . عرض كردم: یابن رسول الله! چرا قائم نامیده شد؟
فرمود: زیرا بعد از آن كه نام ایشان از میان مىرود، اكثر كسانى كه به او اعتقاد دارند از او روىگردان مىشوند، قیام مىكند.
عرض كردم: چرا منتظر نامیده شد؟ فرمود: زیرا غیبتى دارد كه بسیار طولانى است و مخلصین، منتظر او هستند و شك كنندگان، او را انكار كرده و منكران، نامش را استهزا مىكنند. كسانى كه براى ظهورش وقت تعیین مىكنند فراوان مىشوند و كسانى كه درباره او تعجیل دارند هلاك مىگردند و آنان كه تسلیم هستند نجات مىیابند.3
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: قائم، مهدى نامیده شد زیرا به امرى هدایت مىكند كه مردم از آن گمراه شدهاند و قائم نامیده شده است زیرا براى اقامه حق قیام مىكند.4
امام رضا(علیهالسلام) نیز به هنگام ذكر لفظ قائم بر مىخاست و دست خود را بر سر مىگذاشت و مىگفت: اللّهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه.5
برگرفته از کتاب پرچم هدایت، محمد رضا اكبرى
پی نوشت ها:
1- عقد الدور، باب دوم ، ص 32.
2- بحارالانوار، ج 51، ص 33.
3- بحارالانوار، ج 51، ص 30.
4- بحارالانوار، ج 51، ص 30.
5- مستدرك سفینة البحار، ج 8، ص 629.
چرا به امام زمان(عج)، قائم گویند؟
حضرت مهدى(علیهالسلام)، در زبان اجداد بزرگوارش، به صفت «قائم» موصوف شده است، در حالى كه هیچ یك از نیاكان گرامىاش بدین صفت موصوف نشدهاند. جدش رسول خدا(صلى الله علیه و آله) نیز بدین صفت موصوف نشده، پدرش على مرتضى (علیهالسلام) نیز بدین صفت موصوف نشده؛ امام حسین سیدالشهداء(علیهالسلام) نیز چنین بودهاند.
آیا مقصود«قیام بالقسط » و دادگسترى جهانى است، كه هدف از ارسال انبیا از آدم تا خاتم بوده است و قیام به حق و پیاده كردن حكومت حق در «قیام بالقسط » قرار دارد؟
آنچه كه یقین است، آن است كه قیام حضرت مهدى(علیهالسلام)، پایان مبارزه حق علیه باطل است .
مبارزهاى كه از آغاز پیدایش بشر شروع شده و پیامبران و اولیاى خدا در آن شركت كردهاند و گهگاه پیروزى نصیب حق مىشده، لیكن دوامى نداشته و جاودانى نبوده است. ولى به وجود حضرت مهدى (علیهالسلام)، این مبارزه پایان مىپذیرد و حق براى همیشه پیروز شده و جاویدان مىگردد و دیگر راهى براى حكومت باطل باقى نمىماند؛ بلكه باطلى در سراسر گیتى باقى نخواهد ماند تا بخواهد حكومت تشكیل دهد.
احتمال دیگرى كه وجود دارد، آن است كه مقصود از «قیام»، آمادگى حضرتش براى ظهور و تاسیس حكومت عدل جهانى باشد. چون این لباس تنها بر قامت رساى حضرتش آراسته گردیده و بس .
و چون هدف از قیام حضرت مهدى(علیهالسلام)، جهانى است و گسترش عدل و ایمان در تمام جهان، و تاریخ بشر، چنین حكومتى را به خود ندیده، حضرتش قائم به این حكومت است و پیدایش این حكومت و قوامش به وجود مقدس اوست . پس حضرتش قائم خواهد بود. و شاید مقصود از قیام، آمادگى شخصى حضرتش است كه زمینه قیام از نظر اجتماعى آماده شده، حضرتش براى آن آمادگى همیشگى دارد و تاخیر و تعللى در كار نیست .
برگرفته از کتاب راه مهدی، آیة الله سیدرضا صدر
دلایل عدم تعیین وقت ظهور
عدم بیان تاریخ ظهور از سوى خداى متعال دلایلى دارد كه ما به چند مورد آن اشاره مىكنیم .
الف) انتظار فرج
از زمانى كه امام زمان(علیهالسلام) غیبت كرده است نور امید به ظهور او دل مؤمنین را روشن نگاه داشته است. هم اكنون این انتظار وجود دارد و روز به روز بر شدّت و قوّت آن افزوده مىشود و هر مؤمنى آرزو دارد عصر ظهور را درك كند. اما اگر زمانى براى پایان غیبت تعیین مىگردید چنین انتظار و امیدى به ظهور منجى عالم نبود و ناامیدى و افسردگى قلوب مؤمنین را فرا مىگرفت زیرا همه آنها جز عدّهاى كه در آستانه عصر ظهور قرار مىگرفتند ناامید مىشدند و دیگر نه دعایى براى ظهور منجى عالم مىشد و نه شوقى به آمدن او دلها را فرا مىگرفت .
ب) تسهیل دوران غیبت بر امام(علیهالسلام)
عدم اعلام زمان ظهور، هر لحظه وجود مقدس امام زمان(علیهالسلام) را آماده و با نشاط نگاه مىدارد؛ زیرا این احتمال را مىدهد كه هر لحظه زمان غیبت به پایان رسد، اما اگر مدت معینى براى ظهور او اعلام مىشد، گذشت این مدت بسیار سخت و جانكاه بود به ویژه با عزلت و غربتى كه با دوران غیبت آن حضرت همراه است .
ج) خودسازى و آمادگى مؤمنین
با ابهام زمان ظهور یك حركت اصلاحى و زمینهسازى اخلاقى در میان منتظران او شكل خواهد گرفت زیرا هر لحظه ممكن است خورشید دلها از پشت ابرهاى غیبت طلوع كند و آنها باید آماده پذیرایى از او باشند. در حالى كه اگر وقت ظهور معلوم مىشد این همه حركتهاى ارزشى و نشاط بخش و سازنده به وجود نمىآمد، زیرا تمام مؤمنین به جز آنان كه در آستانه عصر ظهور قرار مىگیرند مىدانستند دوران درخشان ظهور را درك نخواهند كرد.
عدم اعلام زمان ظهور، هر لحظه وجود مقدس امام زمان(علیهالسلام) را آماده و با نشاط نگاه مىدارد.
د) بداء
بداء آن تغییر و تحولى است كه در یكى از مقدّرات الهى صورت مىگیرد. همانگونه كه در قرآن آمده است. قرار شد موسى(علیه السلام) سى شب به كوه طور برود امّا ده روز به آن اضافه گردید و به چهل روز رسید. در این مدت ده روز كه موسى(علیه السلام) دیرتر بازگشت، سامرى از فرصت استفاده كرد و آن گوساله را ساخت و به عنوان خداى بنى اسرائیل معرفى كرد و بسیارى از مردم را كافر گردانید.
محمد حنفیه درباره فلسفه عدم تعیین وقت مىفرماید: وقتى بازگشت موسى از وقت معیّن به تاخیر افتاد، مردم گفتند: موسى ما را فریب داد و گوساله را پرستیدند.
اگر زمان ظهور، مورد بداء قرار گیرد - كه البته چنین احتمالى وجود دارد - و بر اثر دعاى مؤمنین، زمان غیبت كوتاه شود و یا شرایط ظهور به شكلى زودتر فراهم گردد و یا به عكس به خاطر عدم وجود شرایط به تاخیر افتد و امام زودتر یا دیرتر از وقت معیّن ظهور كند اختلاف و انحراف، مردم را فرا خواهد گرفت و به وعدههاى الهى بدگمان خواهند شد و مهدىهاى ساختگى زیاد شده و مردم به جاى یارى رساندن به منجى عالم به جدال و منازعه مىپردازند.
موارد فوق برخی از دلایل عدم اعلام زمان ظهور یوسف زهرا، عزیز دل شیعیان است .
برگرفته از کتاب پرچم هدایت، محمد رضا اكبرى .
سه گام برای بیعت با امام زمان علیه السلام
ر مكتب تشیع دو مقوله دعا و زیارات وجود دارد كه در دیگر مكاتب وجود ندارد و یا بسیار كمرنگ میباشد. دعا و زیارات نقش بسزایی در رشد و تعالی انسان دارند كه به این نعمت عظیم در مكتب تشیع توجه بسیار شده است. زیارات بسیاری، از سوی معصومین علیهم السلام به ما رسیده است كه بدان وسیله ائمه اطهار زیارت میشوند كه متن آنها بسیار غنی هستند. در این متون علاوه بر سلام و احترامی كه به ایشان ابراز مینماییم به كسب معرفت نسبت به این بزرگواران میپردازیم. مثلاً جامعه كبیره كه دنیای معرفت در باب اهل بیت علیهم السلام میباشد و سفارش بسیار شده كه در حرمهای مطهر ائمه اطهار علیهم السلام با این دعا ایشان را زیارت بنماییم. و حتی در مورد عظمت این زیارت از قول علامه امینی رحمة الله علیه ذكر شده كه اگر كسی به زیارت جامعه كبیره اشراف داشته باشد بیسواد نیست. یعنی نسبت به دین و ائمه اطهار معرفت دارد. نتیجه این كه زیارات، نقش بسیار مهمی در كسب معرفت و بالندگی انسان دارد .
شایان ذكر است كه امام زمان روحی له الفداء نیز از این مقوله مستثنی نیستند. درست است كه ایشان در غیبت به سر میبرند اما دلیل نمیشود كه ما با ایشان ارتباط برقرار نكنیم. یكی از راههای ارتباط با ایشان خواندن ادعیه و زیاراتی است كه در مورد وجود مقدس ایشان سفارش شده است . البته نباید تنها به ظاهر الفاظ اكتفا كنیم خصوصا اگر به زبان عربی آشنایی نداشته باشیم باید به معانی آن توجه كرده و به عمق الفاظ پی ببریم؛ تا بدانیم چه میخوانیم و چه میگوییم.
یكی از زیارات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با این الفاظ آغاز میشود: "اللّهمَ بَلِّغ مَولایَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلواتُ اللهِ عَلَیه ..."(1) كه سفارش شده هر روز صبح با این زیارت حضرت را یاد كنیم .
در فرازی از این زیارت میخوانیم: "اللّهمَ اِنّی اُجَدِّدُ لَهُ فی هذا الیَومِ وَ فِی كُلِّ یَومٍ، عَهداً و عَقداً و بَیعَةً فی رَقَبَتی"؛ خدایا من باز تجدید میكنم عهد و عقد و بیعتی را كه از آن حضرت بر گردن جان من است.
در این فراز سه لفظ عهد، عقد و بیعت ذكر شده است كه در نگاه اول به ذهن میرسد كه هر سه لفظ یك معنا دارند. برای درك بهتر این مفاهیم، معانی آنها را مورد بررسی قرار میدهیم.
عهد: معنای لغوی عهد یعنی شناسایی امری و پیمان بستن. پس در وهله اول باید امام و وظایفمان را نسبت به ایشان شناسایی كنیم و پیمان ببندیم.
عقد: معنای لغوی عقد استوار كردن پیمان و گره بستن آن است. یعنی پس از این كه مرحله عهد یعنی شناخت را طی نمودیم و پیمان بستیم باید نسبت به آن پیمان استوار باشیم و محكم گره بزنیم.
بیعت: معنای لغوی بیعت، پیمان دوستی بستن و پیروی و اطاعت میباشد. (2)
پس باید سه گام برای بیعت با امام زمان علیه السلام برداریم:
عهد: پیمان اولیه (پس از شناخت و آگاهی)
عقد: محکم کردن این پیمان (انجام رفتارهای لازم و شایسته)
بیعت: پذیرش اطاعت و فرمانبرداری خالصانه (مرتبهی اخلاص و پیروی خالصانه)
پینوشتها:
1- مفاتیح الجنان، ص 813.
2- فرهنگ فارسی دكتر محمد معین.
توصیه آیة الله بهجت(ره)
چگونه امام زمان(عج) را ببینیم؟
آیة الله العظمى بهجت(ره) در پاسخ به سؤال یكى از مسئولین حزب الله در مورد چگونگى امكان تشرف به محضر مقدس حضرت بقیة الله اعظم فرمود:
راه رسیدن به حضرت، یاد دائم آن بزرگوار است، یاد دائم و عدم غفلت لحظهاى از آن حضرت، آدمى را به محضر آن حضرت مىرساند. یاد دائم حضرت، كار مشكلى نیست حتى از تنفس فیزیكى بدن نیز آسانتر است. ولى همت مىخواهد. انسان عاشق حضرت، پس از توجه دائم همانند رسیدن به بلوغ، خود را طورى دیگر مىیابد.
برگرفته از کتاب تشرف یافتگان، (از مجموعه شمیم عرش)، پژوهشكده تزكیه اخلاقى امام على علیهالسلام .