خرم آنروز کزین منزل ویران بروم راحت جان طلبم وز پی جانان بروم
چون صبا با تن بیمار و دل بی طاقت به هوا داری آن سرو خرامان بروم
نذر کردم گر از این غم بدر آیم روزی تا لب چشمه خورشید درخشان بروم
بسیجی عارف و آگاه، رزمنده شجاع و دلیر شهید محسن قنبری در سال 1341 در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود.
شهیدی که آرام زندگی کرد، شجاعانه رزمید و غریبانه اما آگاهانه رفت.
این شهید فهیم در قسمتی از وصیتنامه پر بارش خطاب به ملت قهرمان ایران آورده است :
ملت قهرمان و شهید پرور ایران من به عنوان یک برادر کوچک می خواهم که پشتیبان و حامی ولایت فقیه باشید و مبادا نسبت به این جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و روحانیت و خانواده های شهدا کم توجهی کنید.
این اسوه مردانگی در قسمتی دیگر از سخنان ارزشمند خود خطاب به دشمنان این چنین می غرد:
و اما شما ای ملحدان و قاسطین و ناکثین که هر کدامتان برای نابودی اسلام از یکدیگر سبقت می گیرید ننگتان باد و بدانید که ملت ما چون بنیانی مرصوص و استوار با شما می رزمد و با از دست دادن یاران خود استوارتر می شود.
دشمنان ما گمان نکنند که با گرفتن شهدا شکافی در جامعه ما ایجاد کرده اند؛ بدانید که این شکافها با خون گرم شهدا که چون آهنی مذابست پر خواهد شد و امید است که بزودی ما شاهد مرگ ملحدان و منافقینی باشیم که امروز چهره کریه خود را در هر پوششی جهت ضربه زدن به حزب ا... مخفی کرده اند.
این سردار لشگر عشق در یکم فروردین ماه سال 1363 در عملیات خیبر و در منطقۀ طلائیه به آرزو و منتهای آمال همۀ آرزومندان دست یافت و به فوز عظیم شهادت نائل گشت.
یادش گرامی و راهش پر رهرو