یکی از سؤالاتی که درباره امامزادگان میشود این است که چرا در ایران غالب امامزادگان از نسل امام کاظم(ع) هستند؟ یا درباره کثرت فرزندان ایشان مورد سؤال میشود که آیا انتساب تمامی این افراد به امام کاظم(ع) بدون واسطه و صحیح است؟ یا از نوادگان و با واسطه هستند، پاسخ این سؤالات را از حجتالاسلام والمسلمین امیرعلی حسنلو مدیرگروه تاریخ مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم جویا شدیم که در ادامه میآید:
عوامل مختلفی در مهاجرت فرزندان امام کاظم به ایران مؤثر میباشد؛ یکی از علل مهاجرت گسترده فرزندان امام کاظم(ع) به ایران مهاجرت اجباری امام رضا(ع) به ایران بود؛ دلیل دیگر سیاستی بود که مأمون در قبال علویان در پیش گرفت و فضای سیاسی در ظاهر به سود و امنیت علویان پیش رفت؛ از سویی علاقهمندی ایرانیان به سادات و علویان زمینهای دیگر بود که از دیرباز در ایران وجود داشت و سبب گسیل سادات و علویان به ایران بود؛ اساساً ورود علویان و سادات به ایران در چند دوره صورت گرفته است:
1. زمان حجاج بن یوسف ثقفی که برای فرار از ظلم او به ایران پناه آوردند.
2. زمان ولایتعهدی امام رضا(ع) که فرزندان امام کاظم(ع) بیشتر در این دوره به خاطر منزلت و منصب امام از سوی مأمون به ایران آمدند.
3. زمان خروج و قیام علویان علیه عباسیان و شکست آنها و پناه آوردن به شرق.
4. گروه چهارم جمعی انبوه از ساداتی هستند که چون علویان زیدی مذهب در طبرستان (مازندران و گیلان) سلسله حکومتی برای خود تشکیل دادند به ایشان پیوستند که اسفندیار در تاریخ طبرستان آورده که در این وقت (اواسط سال 253) به عدد اوراق اشجار سادات علویه و بنوهاشم از حجاز و اطراف شام و عراق به خدمت حسن بن زید رسیدند.
پس از ولایتعهدی امام رضا(ع) نیز اینگونه بود بسیاری از منسوبین و برادران حضرت به ایران مهاجرت کردند، به همین دلیل امامزادههای منسوب به امام کاظم(ع) در ایران به ویژه در شهرهای شمالی، خراسان و مرکز ایران مانند شهرری و... فراوان است، در قائمشهر مازندران بیش از 21 امامزاده و بابل 11 امامزاده وجود دارد،البته همه این سادات از فرزندان بلاواسطه امام کاظم(ع) نیستند، بلکه بسیاری از نوادگان حضرت هستند، فرزندان فرزندان و نوهها و نتیجه که ادامه نسل آنها تا امروز رسیده است، به ویژه اینکه داشتن چندین زن برای سادات و دیگر مردم دراین دوره یک فرهنگ معمول و رایج بود، لذا بر فرض اینکه امام کاظم(ع) 15 فرزند داشته باشد و از این تعداد 10 نفر به ایران مهاجرت و هر یک لااقل 10 فرزند داشته باشد، در چندین سال آمار قابل توجهی برای آنان میتوان برآورد کرد.
علت اینکه گاهی اینان را بلاواسطه منتسب به امام کاظم(ع) دانستهاند دلایل مختلف دارد:
1- کتیبهای که در روز فوت بر مزار این بزرگواران نوشته میشد به خط کوفی بود و زمانهای بعد که آن را به خط ثلث یا نسخ بر میگرداندند دشواریهای خط کوفی در اعراب و قرائت و گاه فرسوده شدن و ریختن برخی کلمات سبب تحریف و تصحیف میشد و چنانچه حسین به صورت حسن و نقی به صورت تقی و ... در میآمد و در بسیاری از موارد در ذکر پدران صاحب مرقد تا اتصال به معصوم از باب اختصار در نسب نام یک یا چند واسطه حذف شده است، به این ترتیب اکنون امامزادههای فراوانی میبینیم که فرزندان امام موسی کاظم(ع) معرفی شدهاند حال آنکه حضرت را به این کثرت فرزند نبود.
2- اساساً در فرهنگ اسلامی نوه را هم فرزند محسوب میکنند، چنانکه فرزندان امام جواد تا امام زمان(عج) معروف به ابن الرضا هستند، در حالی که نواده امام رضا هستند نه فرزندان بلا واسطه، بنابراین در کل میتوان گفت که اینان فرزندان با واسطه و بلاواسطه امام کاظم(ع) بودهاند؛ در بین ائمه(ع) امام کاظم(ع) دارای فرزندان زیاد بوده است و حکمت این امر را نیز میتوان این گونه فهمید که مسأله جمعیت مهم بوده است، امام(ع) زنان متعدد از کنیزان داشت و از همه آنها فرزند داشت.
3-این امامزادگان همگی فرزند بلافصل امام کاظم(ع) نیستند؛ بلکه چنان که در بالا ذکر شد، خیلی از ایشان نسلشان با چند واسطه به امام کاظم(ع) میرسد و البته امام کاظم علیه السلام 18 فرزند پسر داشتند و اولادشان از ائمه دیگر بیشتر بوده به همین دلیل سادات منسوب به آن حضرت از سایر امامان بیشتر است؛ انتساب آنان نیز به امام کاظم(ع) ایرادی ندارد؛ اینگونه انتساب از نظر عرف و شرع اشکالی ندارد، انتساب ائمه به پیامبر(ص) با جمله «ابن رسول الله» انتساب ائمه پس از امام رضا(ع)، به امام رضا با کلمه «ابن الرضا» از این موارد است که در منابع تاریخی و حدیثی نیز به وفور وجود دارد.