منافع حجاب

 پوشش يا حجاب، به صورتى كه زيبائيها و زينت زن را بپوشاند و او را از چشم چرانى مردم هرزه و بى تربيت، و آلودگان به شهوت حيوانى، و حالات شيطانى حفظ كند دستورى قرآنى، و قانونى الهى، و تكليفى انسانى، و برنامه اى اخلاقى است.

حجاب و پوشش اسلامى كه بهترين نوع آن چادر است، چادرى كه يادگار منبع عصمت و عفتى چون فاطمه زهرا (عليها السلام) است، هيچ مانعى در راه دانش طلبى و رشد و كمال زن ايجاد نمى كند، بلكه او را از بسيارى از خطرات، و دامهائى كه حيوان صفتان در راه زيبارويان، و دختران و زنان جوان قرار داده اند حفظ مى كند، و پاكدامنى و سلامت و عفت و حياى او را براى شوهرش يا اگر ازدواج نكرده، براى مرد آينده اش محفوظ مى گذارد.

گوهر گرانبها و زيبا و پرقيمتى چون زن وقتى در صندوق الهى حجاب قرار داشته باشد، از دستبرد دزدان، و غارتگران، و آلودگان به لجن معصيت و گناه در امان خواهد بود.

زيبارويان جوان، وقتى ديده نشوند، و چهره پاك و معصوم آنان در معرض ديدگان مردم قرار نگيرد، شعله هوسها و هواها، و آتش اميال و غرائز به سركشى و سوزاندن پاكى يك ملت، و خراب كردن بناى معنويت يك مملكت برنمى خيزد.

پسران جوان وقتى گوهر زيبائى و زينت، و طنّازى و عشوه گرى دختران و زنان را در كوچه و بازار، پارك و خيابان، معابر عمومى، فروشگاهها، بيمارستانها، ادارات، مراكز تجارتى نبينند، دچار چشم چرانى، هوس، دختربازى، تجاوز به ناموس مردم، كندى ذهن، در هم شكستن اعصاب، بلوغ زودرس، استمناء، لواط، زنا، افكار پريشان، غصه و نگرانى، بى ميلى به درس، عشق و عاشقى، بيمارى روانى، و در نهايت تعطيل شدن نيروى انسانى خود نمى شوند.

بر اين اساس بايد گفت: حجاب و پوشش براى جنس زن امرى واجب، و فريضه اى شديد، و بدون ترديد منكر آن با آگاهى به اينكه از ضروريات اسلام، و فرمان خدا در قرآن است كافر، و از گردونه اسلام خارج است.

جوانى كه با اين خصوصيات منكر حجاب است، نمى تواند با دختر مسلمان ازدواج كند، زيرا اين ازدواج باطل، و عقدى كه بين آن دو خوانده مى شود بى اثر، و رابطه آن دو رابطه دو نامحرم و فرزندان آنها نامشروع، و عمل آنان زنا است.

دخترى كه با اين خصوصيت منكر حجاب است، نمى تواند همسر جوانى مسلمان شود، زيرا همان احكام در حق او هم جارى است.

حجاب حافظ وقار، شخصيت، كرامت، اصالت، و عظمت زن، و حافظ زيبائى و منافع او براى شوهر است.

زن در عين حجاب داشتن، مى تواند مدارج تحصيلى، و طريق كمالات و فضائل را بپيمايد، و اينكه حجاب مانعى براى او در راه رشد و ترقى  است، وسوسه اى شيطانى، و القاء فكرى غلط از جانب استعمارگران غارتگر، و دزدان ناموس، و هرزه هاى كشورهاى غربى و شرقى است.

گرمى خانواده ها، استحكام رابطه زن و شوهر، تداوم زندگى، آرامش قلوب مردان، ثبات دلبستگى و عشق و علاقه مرد به همسر قانونى و شرعى خود، برپائى خانه و خانواده، بر جائى اعتماد و اطمينان مرد به زن، همه و همه مرهون پوشش و حجاب زنان مملكت است، و اينكه مردان زيبائى چهره و زينت و زيور زنانى غير از زن خود را نبينند.

مردان اگر به راحتى و به آسانى در تمام صحنه هاى اجتماعى دسترسى به زنان داشته باشند، ضمانتى براى اثبات محبت و دلبستگى آنان به همسرانشان نخواهد بود، و تحريك هوا و هوس و شهوات آنان را از زندگى خود دلسرد، و خود كلنگى براى خراب كردن كانون گرم خانواده خواهند شد.

زيان بى حجابى و بدحجابى و آزاد گذاشتن زن، و آزاد بودن زن به صورت غربى آن به شماره نمى آيد.

تاكنون بى حجابى زن باعث گمراهى ميليونها مرد، و به گناه افتادن ديگران، و پيدا شدن هيولاى طلاق در خانواده ها، و پديد شدن عشق مرد به زن شوهردار، و روابط نامشروع، شده، و همانطور كه يهوديت و مسيحيت مى خواسته علت خروج بسيارى از مردان و زنان از عرصه گاه ملكوتى اسلام و ديندارى شده است.

پايه گذاران بى حجابى خود از اين مسئله به ستوه آمده، و عوارض آن را از پديده هاى شوم قرون اخير مى دانند.

نظام خانواده در ايران نظامى قوى، مستحكم، بر اساس حيا و عفت، وقار و ادب، ايمان و تقوا، و نبود طلاق مگر به ندرت بود.

از زمانى كه استعمار غرب به دست ولگردى دوره گرد، بيسوادى پليد، آلوده اى خائن، وطن فروشى كثيف به نام رضاخان پهلوى حجاب و پوشش قرآن را از بسيارى از زنان به غارت برد، وضع خانه و خانواده به صورت ديگر شد، آمار طلاق فزونى گرفت در حدى كه در اواخر حكومت آن خانواده نابكار در هر ماه بين شش تا هفت هزار درخواست طلاق به دادگاهها داده مى شد، مردان و جوانان زن ديده بى زن مى شدند، و زنان شوهرديده بدون شوهر، و اين دو طايفه آزاد شده از تعهد زن دارى و شوهردارى به جامعه مى پيوستند، و سفره فساد و افساد را گسترده تر مى كردند.

مرجع بزرگ، حكيم خبير مرحوم آيت اللّه شاه آبادى پس از مسئله كشف حجاب، بدون ترس از حكومت وقت، چنانكه مستمعين آن بزرگوار برايم نقل كردند، بارها در عرشه منبر و در مجالس عمومى و خصوصى فرياد زد: رضاخان با به غارت بردن حجاب قرآن، و كشتن قيام كنندگان عليه بى حجابى، در مسجد گوهرشاد، و در كنار حرم ملايك پاسبان حضرت رضا (عليه السلام) كمر صد و بيست و چهار هزار پيامبر را شكست.

آرى آن عارف عاشق، و هشيار بينا، كه در مسائل اسلامى و در فلسفه و حكمت مجتهدى توانا، و بصيرى كم نظير بود، كشف حجاب و بدحجابى را شكننده كمر فرستادگان خدا مى دانست!!

قطب در كتاب بسيار مفيد «آيا ما مسلمان هستيم» مى گويد بر اساس مداركى كه ديدم، يكى از پاپها از تمام كشيش ها و كاردينالها در واتيكان دعوت كرد، و از آنها خواست براى كشتن اسلام، و خاموش كردن چراغ دين، به صورتى كه براى واتيكان و مسيحيت خرج زيادن نداشته باشد نظر بدهند، كميسيونها براى اين منظور تشكيل شد، و نظرياتى از جانب صاحبنظران اظهار شد، از ميان تمام آراء و نظريات اين رأى مقبول همه كشيشان و كاردينالها و خود پاپ قرار گرفت، كه براى كشتن اسلام قوى ترين اسلحه و كم خرج ترين برنامه، بيرون آوردن دختران و زنان مسلمان از حجاب، و قرار گرفتن آنان در اختيار جوانان و مردان به صورت آزاد، در كوچه و بازار، وسائل عمومى، پاركها و سينما، ادارات و مراكز تجارى، تئاترها، و مراكز اجتماعى است؟!

اين برنامه به دست خائنان، انجام گرفت، و هوا و هوس زنان و دختران كم ايمان يا بى ايمان به اين آتش دين سوز، و شعله خانمان برانداز كمك كرد، و وضع را در ممالك اسلامى و مملكت ايران به جائى رساند، كه نزديك بود دين خدا كه محصول زحمات انبيا و امامان و علما و دانشمندان است بميرد، و چراغ هدايت خاموش گردد، ولى دست حق از آستين مردى از سلاله انبياء و نتيجه امامان يعنى خمينى بت شكن در كشور ايران بيرون آمد و بر سينه نامحرم زد، و دين را از اسارت اشرار نجات و حجاب قرآن را به ناموس اسلام برگرداند.

بر امت اسلام فرض و واجب است كه انقلاب آن انسان الهى را حفظ كنند، و از ارزشهاى آن نهضت عظيم الهى محافظت نمايند، و نگذارند دشمنان زخم خورده، اين چراغ روشن را كم نور، يا بى نور نموده ملت ايران را به وضع سابق برگردانند، تا بتوان با پايمردى و ثبات قدم فرهنگ انقلاب را صادر، و ساير ملت هاى بيرون رفته از مدار اسلام را به اسلام برگرداند.

با توجه به آنچه كه بيان شد، به ارزش گفتار آن متفكر شهيد، كه بارها در سخنرانيها فرياد زد: حجاب مصونيت است نه محدوديّت پى مى بريم.

آرى حجاب براى زن و براى شوهر او، و خانواده اش، و جامعه، و بخصوص جوانان و آنان كه ازدواج نكرده اند، مصونيت از هزاران خطر، و انواع فساد و افساد، و مانع از هم پاشيده شدن كانون گرم خانواده هاست.

محققين فرموده اند مسئله پوشش زن و حجاب او در چهارده آيه قرآن مطرح است، و برخى را عقيده بر اين است كه از نزديك بيست و پنج آيه اين معنا استفاده مى شود.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) خطاب به حضرت مجتبى و در حقيقت خطاب به تمام مردم فرمودند: محرم نامحرمى را جداً مراعات كن، زيرا اين برنامه براى تو و همه زنان نامحرم مصونيت از افتادن در خيال گناه و خود گناه است، و اگر قدرت دارى كه زنان خانواده تو مردى غير تو را نشناسند، اين برنامه را انجام بده.

راوى مى گويد در يك روز بارانى با رسول خدا در بقيع نشسته بودم، زنى سواره بر الاغ از كنار ما گذشت، دست الاغ در گودالى فرو رفت و زن از مركب بزير افتاد، رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) رو برگرداند، عرضه داشتم خود را با شلوار پوشانده، حضرت سه بار براى اين گونه زنان طلب مغفرت كردند، و فرمودند اى مردم اينگونه پوشش برگيريد كه پوشاننده ترين لباس براى بدن است، و زنان خود را به وقت بيرون رفتن از خانه با چنين جامه اى بپوشانيد.

مقنعه، جلباب، عباء، عناوينى است كه در آيات و روايات براى پوشش زن بكار رفته.

زن بايد خود را بنده حق بداند، و نمك حق را نسبت به خود رعايت كند، و رعايت نمك منعم و مالك حقيقى، و ربّ واقعى، به اين است كه از عظمت او حساب ببرد، و به قيامت و محاكمات او توجه داشته باشد، و با تمام وجود از فرمانهاى حضرتش كه در قرآن، و در زبان انبياء و امامان آمده پيروى كند تا خود و خانواده و جامعه اش از مضرّات بدحجابى و بى حجابى در امان بماند.

وامّا من خاف مقام ربَّه و نهى النَّفس عن الهوى فانَّ الجنَّه هى المأوى.

هر كس از مقام حضرت ربّ ترسيد، و خود را از هوا و تمايلات بى قيد و شرط نگاه داشت، همانا بهشت جاى اوست.

متأسفانه عده اى از دختران و زنان اين زمان در چهار گوشه جهان، از مكتب بى بندوبارى پيروى مى كنند، و شهوات و تمايلات خود را آزاد نموده، و سفره اى از فساد و افساد پهن كرده اند كه در تاريخ گذشته سابقه نداشته، و با كمال اسف گروهى از دختران و زنان كشورهاى اسلامى و امّت رسول حق، از آنان تقليد مى كنند.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) در رابطه با اين زنان فرموده:

يَظْهَرُ فى آخِرِ الزَّمانِ وَاقْتِرابِ السّاعَهِ وَهُوَ شَرُّ الْازْمِنَهِ، نِسْوَهٌ كاشِفاتٌ عارِياتٌ، مُتَبَرِّجاتٌ، مِنَ الدّينِ خارِجاتٌ، فِى الْفِتَنِ داخِلاتٌ، مائِلاتٌ الَى الشَّهَواتِ، مُسْرِعاتٌ الَى اللَّذّاتِ، مُسْتَحِلّاتُ الْمُحَرَّماتِ، فى جَهَنَّمَ خالِداتٌ.

در آخر زمان، و نزديكى قيامت، كه بدترين زمانهاست، زنانى ظاهر مى شوند با اين خصوصيات:

بى حجاب و برهنه از پوشش لازم، جلوه دهنده زينت و زيبائى در كوچه و بازار، خارج از دين، داخل در فتنه، راغب به شهوات، سرعت گيرنده  به سوى لذات، حلال شمرنده محرمات الهى، كه اين زنان با اين اوصاف در جهنم ابدى و دائمى هستند.

 

واقعيتى بهت آور

 در روزنامه پرتيراژ كيهان، كه شماره آن را به ياد ندارم خواندم:

خانم جوانى، نمونه همانها كه در روايت اميرالمؤمنين آمده، بر اثر آزادى از سبك غربى، و به خاطر آمد و رفت دوستان شوهرش به خانه، و در معرض بودن وى با سر برهنه و بدن نيمه عريان، و رفت و آمد به مجالس مختلط از مرد و زن، با داشتن يك دختربچه سه ساله، دل به جوانى بست، و در آرزوى رسيدن به او برآمد، جوان غرق شهوت، و هرزه بى دين، كه زن جوان شوهردار بيشتر باعث تحريك او شده بود، به زن گفت اين كودك مانع برنامه ماست، بايد از ميان برداشته شود!!

نزديك به چهار ماه در رابطه با طفل معصوم بين عاشق و معشوقه از خدا بى خبر، و آن دو حيوان صفت درگيرى بود، بناچار مادرى كه كانون مهر و عاطفه، و منبع رحمت و رأفت آفريده شده، بر اثر شهوت، و ميل

به آغوش ديگران هويت مادر بودن را فراموش كرد، و دخترك موطلائى و زيبا و بى گناه را به حمام خانه برد و او را با دست جهنمى خود خفه كرد، تا مزاحم شهوت و شهوترانى از ميان برداشته شود، و جوان نامحرم آلوده اى براى چند لحظه به كام دل برسد، و زن شوهردارى در كمال بى عفتى براى چند دقيقه به لذت جنسى دست يابد، و تا ابد دامن آلوده كند، و شوهر بيچاره را براى هميشه به داغى سوزنده، و مصيبتى جانكاه دچار نمايد.

اگر شوهر اين زن غيرت به خرج مى داد، و از اينكه زن جوان زيبايش آزاد در دسترس هر ديده اى قرار بگيرد، و همه بتوانند او را در زيبائى و زينت و عشوه گرى و طنازى ببينند مانع مى شد، طفلى بى گناه كشته نمى شد، داغى دائمى بر دل پدر قرار نمى گرفت، زن شوهردارى دامن عفتش براى هميشه لكه دار نمى گشت، جوانى بدين صورت به بدبختى و بيچارگى دچار نمى شد، و كانون گرم خانواده اى جوان و تازه ازدواج كرده از هم نمى پاشيد، آرى حجاب مصونيت است نه محدوديت.

 

ديدگاه برجستگان غرب نسبت به اوضاع جامعه غربى

 بيزرائيلى از نخستوزيرهاى دولت انگليس، كشورى كه در صف اول فساد و افساد است در مقاله اى نوشت: من در خطر ارتكاب بسى حركات جنون آميز هستم، ولى مى كوشم كه از يكى از آنها حتماً اجتناب كنم، و قدم در آن نگذارم، و آن ازدواج عشقى است، كه در كوچه و بازار، دخترى را ببينم و خوشم بيايد و بگويم اين زن ايده آل من است.

نابخردان گوهرپاك و باقيمت آفرينش را، از حصار عفت و عصمت، و پوشش و حجاب، به عنوان آزادى بيرون كشيدند، و دست او را در هر برنامه اى كه شهوات اقتضا كند باز گذاشتند، سپس به عنوان فرار از ازدواج عشقى او را دور انداختند، زيرا مشاهده كردند، اين گوهر، قيمت و ارزش خود را از دست داده، و هر لحظه با كسى، و هر زمان در آغوش نامحرمى، و هر آن در برنامه اى خلاف عفت و ادب و مخالف وقار و انسانيت دست و پا مى زند.

خانم الزيمارى كه از شعرا و نويسندگان كشور سوئد است در مقاله مهمى در روزنامه اكسپرس درباره جامعه اروپا نوشته:

مردها وفا و صميميت را نمى دانند، با حقه بازى زنان و دختران را به زانو درمى آورند!

بايد به اين خانم گفت، از زمانى كه جنس زن را به لجن بى عفتى و فضاى بى بند و بارى، و بدحجابى و بى حجابى سوق داديد، و او را به عنوان آزادى، به اسارت شهوات و تمايلات بى قيد و شرط درآورديد، و مردان توانستند او را با بدنى نيمه عريان، و در طنازى و عشوه گرى در هر كجا كه خواستند سهل و آسان ببينند، وفا و صميميت نسبت به همسر خود و خانه و خانواده را از دست دادند، و تبديل به افرادى حقه باز و مكار و حيله گر و كلاهبردار شدند.

عوارض بدحجابى و بى حجابى، و آزادى زن در روابط با هر كه دلش بخواهد يكى دوتا نيست، و محصولات تلخ اين مسئله عددى كامپيوترى است.

مردان با ديدن اين مناظره دست از همسران خود كشيدند، و به قول معروف از زير بار مخارج خانه كه مسئوليتى بر دوش آنان بود فرار كرده، و براى ارضاء خود روى به بازار آزاد آوردند، و جوانان بى زن، چون فرونشاندن شعله شهوت را ارزان ديدند، از تشكيل زندگى و ازدواج سر باز زده، دنبال چشم چرانى و صيد ناموس مملكت رفتند، بدينگونه نظام خانواده در غرب و در مقلدان شرقى آنان از هم پاشيد و اوضاعى شبيه اوضاع جنگل بوجود آمد.

خانم الزيمارى در مقاله خود اضافه مى كند: هم اكنون در سراسر سوئد دوشيزگانى زيبا هستند، كه در آرزوى شوهرند، و بسيارى از آنها اجباراً با مردها دوست مى شوند.

آرى در انتظار شوهرند ولى شوهر پيدا نمى شود، چون جوانان به هر شكلى كه مايل باشند به جنس زن دسترسى دارند، و خود را نيازمند به ازدواج نمى بينند، و بسيارى از مردان زن دار هم از زن خود جدا شده، تا آزادانه بتوانند به تمايلات خود پاسخ دهند!!

باز خانم الزيمارى مى نويسد: من به دختران توصيه مى كنم كه پيش از ازدواج با هيچ مردى ارتباط برقرار نكنند.

چه درخواست مهمى از دختران دارد، درخواستى كه با وضع فعلى زن در جهان، و بى بندوبارى مرد در جامعه غربى عملى نيست، جهان اگر بخواهد به صلاح و سداد برسد، بايد مقررات شرعى و فطرى و انسانى اسلام را در رابطه با زن به اجرا بگذارد، و در رأس همه دستورات، زن را به حجاب و پوشش مناسب بازگرداند، و عفت و عصمت و وقار و حياء او را به او برگرداند، كه در غير اين صورت، راه درمانى براى اين همه مفاسد خانمانسوز وجود ندارد.

ستمى كه غرب به زن روا داشته، در تاريخ بشر نظير ندارد، نيت و اراده و همت زن را به سوى عشوه گرى و طنازى، و به بيراهه كشيدن مردان، و جلوه كردن در كوچه و بازار و فساد در شئون حيات، جهت داده.

او را تبديل به كالاى شهوت نموده، و از وجود او براى توليد مال و ثروت، و ارضاء شهوات بهره بردارى مى كند.

على (عليه السلام) در نهج البلاغه فرموده:

انَّ الْبَهائِمُ هَمُّها بُطُونُها، وَانَّ السِّباعَ هَمُّها الْعُدْوانُ عَلى غَيْرِها، وَانَّ النِّساءَ هَمُّهُنَّ زِينَهُ الْحَياهِ الدُّنْيا وَالْفَسادُ فيها، انَّ الْمُؤْمِنينَ مُسْتَكينُونَ، انَّ الْمُؤْمِنينَ مُشْفِقوُنَ، انَّ الْمُؤْمِنينَ خائِفُونَ.

همت حيوانات شكم، و همت درندگان مخاصمه و دشمنى با غير، و همت زنان آرايش زندگى و فساد در دنياست.

اين مردان و زنان باايمانند كه تسليم اوامر پروردگارند، و اهل رأفت و مهربانى، و خداترس هستند.

 

برنامه اى از حضرت حسين (عليه السلام)

 نقل شده، حضرت حسين قبل از رفتن به ميدان به حضرت زينب فرمود، تمام زيورآلات زنان را جمع كن، چون من شهيد شدم و دشمن به جانب خيمه ها آمد، آنها را بسوى آنان بريز، اين دنياداران بى خبر، و

ماديگرايان بدبخت وقتى مشغول جمع كردن آنها شدند، شما در محل امنى پناه بگيريد تا از ديد نامحرمان دور باشيد!!

مى گويند به وقت حمله يزيد با چوب خيزران به لب و دندان حضرت حسين (عليه السلام)، كنيزى در دستگاه او حضرت زهرا (عليها السلام) را پريشان و غصه دار در خواب ديد، كه سخت از يزيد و عمل او شكايت مى كند، كنيزك از خواب پريد، و به خاطر ترس و وحشت و اضطراب و دستپاچگى بدون مقنعه و چادر، به مجلس يزيد آمد و فرياد برداشت، يزيد وقتى او را به اين حال ديد با عباى خود او را پوشاند و عربده زد، كه چرا با سر و صورت برهنه به مجلس نامحرمان درآمدى؟!

چقدر عجيب است كه يزيد بى دين، شرابخوار، سگ باز، ميمون باز طاقت سربرهنه بودن كنيز خود را نداشت، و با عباى خود او را پوشاند و از مجلس نامحرمان دور كرد، ولى عجيب تر از او مردانى هستند كه  نسبت به ناموس خود غيرت نشان نمى دهند، و او را با روى باز و موى باز و در حال آرايش به همه جا مى فرستند و با خود به همه جا مى برند!!

رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) درباره غيرت فرمود:

انَّ الْغَيْرَهَ مِنَ الْايمانِ.

غيرت از ايمان انسان به خدا و روز قيامت است.

امام صادق (عليه السلام) فرمود:

انَّ اللّهَ غَيُورٌ يُحِبُّ كُلَّ غَيُور وَمِنْ غَيْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَواحِشَ ظاهِرَها وَ باطِنَها.

همانا خداوند غيور است، و هر غيورى را دوست دارد، و از غيرت اوست كه زشتى هاى ظاهر و باطن را حرام كرده است.

 

حجاب و نظربازى از نظر قرآن

 بدحجابى و بى حجابى كارى بسيار زشت و مفاسدش فراوان است، حرمت بدحجابى و بى حجابى از غيرت خدا است، خوشا به حال انسانى كه به دنبال حق نسبت به ناموسش غيرت نشان دهد.

از آنجائى كه مرد و زن از رفت و آمد در كوچه و بازار، و خانه اقوام و شركت در اجتماعات، و مدارس و دانشگاهها براى تحصيل علم، و سفرهاى زيارتى و سياحتى چاره اى ندارند، جهت حفظ سلامت فكرى و روانى و قلبى مرد و زن، يك دستور واجب در رابطه با زنان، و يك فرمان واجب در رابطه با هر دو در قرآن مجيد آمده.

اما در رابطه با زنان:

يا ايّها النّبى قل لأزواجك و بناتك و نساء المؤمنين يدنين عليهنّ من جلابيبهنَّ ذلك ادنى ان يعرفن فلايؤذين و كان الله غفوراً رحيماً.

اى پيامبر، به زنان و دختران خود، و به تمام زنان اهل ايمان بگو خويشتن را به چادر بپوشانند، تا به پاكى و عفت شناخته شوند، و از تعرض چشم چرانان، و هوس رانان مصون مانده، آزار نبينند، خداوند در حق عبادش آمرزنده و مهربان است.

اما در رابطه با مرد و زن:

قل للمؤمنين يغضّوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم ذلك أزكى لهم انّ الله خبير بما يصنعون.

و قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهنّ و يحفظن فروجهنَّ.

اى رسول من مردم مؤمن را بگو، چشم از نگاه به نامحرمان بپوشند، و اندام شهوت را از حرام الهى حفظ كنند، كه اينگونه عمل كردن، براى آنان پاكيزه تر است، همانا خدا بر هر چه انجام دهيد آگاه است.

و اى نبى من، به زنان باايمان بگو ديده از نگاه ناروا بپوشند، و اندام خود را از عمل زشت حفظ نمايند.

امام صادق (عليه السلام) فرمود: عيسى به اصحابش گفت:

ايّاكُمْ وَالنَّظْرَهَ فَإِنَّها تَزْرَعُ فِى الْقَلْبِ الشَّهْوَهَ، وَ كَفى بِها لِصاحِبِها فِتْنَهً، طُوبى لِمَنْ جَعَلَ بَصَرَهُ فى قَلْبِهِ وَ لَمْ يَجْعَلْ بَصَرَهُ فى عَيْنِهِ.

بر حذر باشيد از نگاه آلوده، كه در زمين قلب ميل به حرام مى كارد، و براى نظرانداز فتنه ايجاد مى كند، خوشا به حال كسى كه ديده اش را در دل قرار داده، و ديده سر را براى امور لازم قرار داده.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود:

لَيْسَ فِى الْبَدَنِ شِىْ ءٌ أَقَلَّ شُكْراً مِنَ الْعَيْنِ فَلاتُعْطُوها سُؤْلَها فَتَشْغَلَكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ.

چيزى در بدن كم شكرتر از چشم نيست، آن را از خواسته اش محروم كنيد، كه شما را از ياد خداى بزرگ بازمى دارد.

رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:

لِكُلِّ عُضْو حَظٌّ مِنَ الزِّنا، فَالْعَيْنُ زِناهُ النَّظَرُ.

براى هر عضوى بهره اى از زنا هست، و زناى چشم، ديده دوختن به نامحرم است.

هنگامى كه به فرموده قرآن دختر شعيب به پدرش در رابطه با موسى گفت:

يا ابَتِ اسْتَأْجِرْهُ انَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِىُّ الْامينُ.

پدرم او را اجير كن، همانا از نظر قدرت و امانت بهترين كسى است كه اجير مى كنى.

به او گفت: دخترم آرى اين جوانى پرقدرت است، قدرتش را از كنار زدن آن صخره بزرگ دانستى، امين بودنش را از كجا شناختى؟

گفت: پدر، از پيش روى او به جانب خانه مى آمدم، به من گفت از دنبال من حركت كن، اگر راه را به خطا رفتم تذكّر بده، ما مردمى نيستيم كه از پشت سر، زنان را با ديده خود دنبال كنيم.

رسول حق (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:

مَنْ مَلَا عَيْنَهُ مِنْ حَرام مَلَا اللّهُ عَيْنَهُ يَوْمَ الْقِيامَهِ مِنَ النّارِ الّا انْ يَتُوبَ وَيَرْجِعَ.

هر كس ديده اش را از حرام پر كند، خداوند در قيامت ديده اش را از آتش پر نمايد، مگر اينكه توبه كند، و از عمل خود برگردد.

رسول الهى از حضرت حق نقل مى كند:

النَّظَرُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سَهامِ ابْليسَ، مَنْ تَرَكَها مِنْ مَخافَتى ابْدَلْتُهُ ايماناً يَجِدُ حَلاوَتَهُ فى قَلْبِهِ.

نظر حرام، تيرى مسموم از تيرهاى ابليس است، هر كس از ترس من ديده از نامحرمان بپوشد، به جاى آن ايمانى به او بدهم كه لذت آن ايمان را در قلب خود بيابد.

 

محرمان زن از نظر قرآن مجيد

 

كتاب خدا كه كتاب هدايت، و مايه سعادت، و سازنده شخصيت، و آورنده خير دنيا و آخرت براى مردم است، در يك آيه آنان را كه به زن محرم هستند معرفى مى كند، تا براى زنان روشن باشد در مقابل چه كسانى آزاد، و در برابر چه افرادى بايد زيبائى و زينت خود را بپوشانند.

... و لايبدين زينتهنّ الّا ما ظهر منها، وليضربن بخمرهنّ على جيوبهنّ و لايبدين زينتهنّ الّا لبعولتهنّ، او آبائهنّ، او آباء بعولتهنّ، او ابنائهنّ، او ابناء بعولتهنّ او اخوانهنّ او بنى اخوانهنّ او بنى اخواتهنّ، او نسائهنّ او ما ملكت ايمانهنّ او التّابعين غير اولى الإربه من الرجال او الطفل الذين لم يظهروا على عورات النّساء، و لايضربن بارجلهنّ ليعلم ما يخفين من زينتهنّ و توبوا الى الله جميعاً ايّه المؤمنون لعلّكم تفلحون.

و زينت و آرايش خود، جز آنچه قهراً ظاهر مى گردد، براى بيگانگان و نامحرمان آشكار نسازند، و بايد سينه و بر و دوش خود را با مقنعه بپوشانند، و زينت و جمال خود را آشكار و ظاهر ننمايند جز براى:

1 شوهران 2 و پدران 3 و پدران شوهر 4 و پسران خود 5 و پسران شوهر 6 و برادران خود 7 و پسران برادر 8 و پسران خواهر 9 و زنان امت 10 و كنيزان ملكى خود 11 و مردانى كه به زنان هيچ رغبتى ندارند 12 و يا كودكى كه هنوز آگاهى بر مسائل زنان ندارد، از غير اينان احتراز لازم، و

پوشش و حجاب واجب است، و در هنگام حركت آنگونه پاى بر زمين نزنند، كه زينت پنهان پايشان از جانب نامحرمان دانسته شود، اى اهل ايمان همه شما به درگاه حق توبه كنيد تا هماى فلاح و رستگارى و پيروزى را در آغوش بگيريد.

زنان مسلمان، دختران امّت محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) به خاطر دنيا و آخرت خود، فرامين حكيمانه حق را گردن نهيد، و مردان باغيرت، و جوانان بزرگوار ناموس خود را از تعرّض هوس بازان، با پوشش اسلامى، و حجاب قرآنى حفظ نمائيد، بگذاريد همسرتان همسر شما باشد، نه اينكه همگان از جمال و زيبائى و زينت و بدن او لذت ببرند، كه اين خلاف غيرت، و جوانمردى و اخلاق و شرف، و وجدان و مروّت است.

(ما اصابك من حسنه فمن اللّه وما اصابك من سيّئه فمن نفسك)

«نساء/ 79»

 

مطالب فوق برگرفته شده از 

کتاب: نظام خانواده در اسلام

نوشته: استاد حسین انصاریان

120456_IMG23065330
تاریخ: پنجشنبه 12 بهمن 1396  12:51 AM