پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در پایان جلسه درس فقه خود در روز چهارشنبه 30 مهر 1399، با بیان اینکه «ادعیه» همه شان تکرار نیست بلکه خیلی از آنها تأسیس است، اظهار داشتند:

خدای سبحان که «أَقْرَبُ إِلَینَا مِنْ حَبْلِ الْوَرِید»[1] است، نظیر کتابهای فقهی با ما معامله کرده است، چند جور گفت که با ما میتوانی حرف بزنی. یک جور و دو جور نیست. میخواهی عبادت کنی اینجور حرف بزن! میخواهی دعا کنی آنجور حرف بزن! میخواهی درد دل کنی این جور حرف بزن! میخواهی گله بکنی اینجور حرف بزن! میخواهی ناز کنی این جور حرف بزن! میخواهی مناجات بکنی اینجور حرف بزن! میخواهی از من گله بکنی اینجور حرف بزن! همه جور را گفته است.

ایشان ادامه دادند: این دعای افتتاح مال حضرت ولی عصر(ارواحنا فداه) است این دعای افتتاح که در شبهای ماه مبارک رمضان خوانده میشود آنجا حضرت به ما یاد میدهد که با خدا ناز کنیم من امروز روزه گرفتم تا شب با تو ناز کنم: «مُدِلًّا عَلَیك‏»[2] دَلال و قنج همان ناز است.

معظم له بیان داشتند: پس این ادعیه همهشان که تکرار نیست خیلی از اینها تأسیس است که بخواهید گله کنید اینجور است، ناله کنید آنجور است، خضوع کنید آنجور است و ناز کنید آنجور است. این مناجات شعبانیه با آن جلال و شکوه که هست بخش قابل توجهی، آن بخش پایانیاش ناز است. چه خدایی است که به ما اینجور اجازه داد، در بخش پایانی مناجات شعبانیه این است که خدایا تو اگر یک وقتی حالا چه در دنیا چه در آخرت آوردی مرا ببری بگویید که چرا گناه کردید من هم میگویم که تو که بزرگتر بودی چرا نبخشیدی؟ «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ»[3] اگر مؤاخذه بکنی بگویی چرا فلان جا غفلت کردی چرا فلان جا گناه کردی؟ من میگویم تو که بزرگتر بودی چرا آبروی ما را ریختی؟ چرا جلوی مردم گفتی؟ این یعنی چه؟ این را چه کسی میتواند بگوید؟ چگونه میتواند بگوید؟! این چه تعبیری است!؟

ایشان ادامه دادند: بنابراین هیچ وقت نمیشود انسان ناامید باشد هیچ وقت نمیشود دست از دعا بردارد هیچ وقت نمیشود. الآن این وضع کرونا بالاخره ناله انسان را در میآورد تنها چیزی که از دست او برمیآید همین است خدایا! تو میتوانی هدایت بکنی افکار را، این کار، کار آسانی است این همه علوم را تو دادی. الآن این یک کمی مثلاًعصاره فلان گیاه برای این کار خوب است این را بگذار در ذهن مردم! بگذار در ذهن اینها! یا ناله است یا گله است یا قنج است یا ناز است یا نیاز است، حل میشود. منتها اینها باید بفهمند به اینکه چه کسی این علم را به آنها داد؟

ایشان اظهار داشتند: اینها باید بجای اینکه بدانند این علم کسی که «علیم بکل شیء» است این را آفرید با نظم آفرید بخواهید راه را به شما نشان میدهد یک مقداری هم علم به شما میدهد که مشکلتان را حل کند، ما شرّ بالذات نداریم اینها اگر این بیماریها نبود علم پیشرفت نمیکرد اگر کسی مریض نمیشد این همه علومی که در پزشکی پیشرفت کرده است بیماری است اینها شرّ بالعرض است ما شرّ بالذات که نداریم.

معظم له در پایان بیان داشتند: آدم وقتی این دعاها را نگاه میکند میبیند همه جورش را این دین به ما گفته، آن وقت جز خجالت چیزی برای آدم نمیماند. یک راه نیست که بگوید این راه بسته است، بلکه گفته از این راه بیا، از آن راه بیا، از این راه بیا! ناله داری بکن! اشکال داری بکن! فریاد داری بزن! امیدواریم که خدا به برکت قرآن و عترت این موضوع را حل کند إنشاءالله.

 


[1]. التوحید(للصدوق)، ص79.

[2] . إقبال الأعمال (ط ـ القدیمة)، ج‏1، ص58.

[3]. الإقبال بالأعمال الحسنة(ط ـ الحدیثة)، ج‏3، ص296.

003-2
تاریخ: جمعه 9 آبان 1399  1:07 PM