به منظور بزرگداشت اسرای دفاع مقدس و مفقودان آن، روز یازده محرم هر سال را که هم زمان با مصیبت دردناک اسارت اهل بیت (علیهم السلام) است، «روز تجلیل از اسرا و مفقودان» نام گذاری شده است.
عمر سعد ملعون در روز ۱۱ محرم دستور کوچ از کربلا به سوی کوفه را میدهد و زنان و حرم امام حسین ـ علیهالسلام ـ را بر شتران بیجهاز سوار کرده و این ودایع نبوت را، چون اسیران کفّار در سختترین مصائب و هُموم کوچ میدهند. در هنگام حرکت از کربلا عمر سعد دستور داد که اسرا را از قتلگاه عبور دهند. قیس بن قرّه گوید: هرگز فراموش نمیکنم لحظهای را که زینب دختر فاطمه ـ سلامالله علیها ـ را بر کشته بر خاک افتاده برادرش حسین عبور دادند که از سوز دل مینالید... و امام سجاد ـ علیهالسلام ـ میفرماید: ... من به شهدا نگریستم که روی خاک افتاده و کسی آنها را دفن نکرده، سینهام تنگ شد و به اندازهای بر من سخت گذشت که نزدیک بود جانم بر آید و عمهام زینب وقتی از حالم با خبر شد مرا دلداری داد که بیتابی نکنم. گویا اسرای کربلا را دوبار به قتلگاه میآورند، یک دفعه همان عصر روز عاشورا بعد از غارت خیام و به درخواست خود اسرا و یک بار هم در روز یازدهم محرم هنگام کوچ از کربلا و به دستور عمر سعد و این کار عمر سعد شاید به خاطر این بود که میخواست اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ با دیدن جنازههای عریان و زیر آفتاب مانده شکنجه روحی به اسرا داده باشد.
شهید زنده ابدی
«شهادت» یکی از واژههایی است که از صدر اسلام در تقابلی که میان سپاه ایمان و کفر و حق و باطل صورت میگرفت برای کشته شدگان سپاه حق به کار میرفت.
در لغتنامه دهخدا ذیل واژه شهید آمده است: «کشته شدن در راه خدا یا حقیقتی و هدفی مقدس». خداوند در قرآن آیاتی را در توصیف مقام شهدا میآورد؛ مانند: «و لا تقولوا لمن یقتل فیسبیلالله اموات بل احیاء و لکن لاتشعرون- بقره ۱۵۴» «و آن کسی را که در راه خدا کشته شده مرده نپندارید؛ بلکه او زنده ابدی است و لیکن همه شما این حقیقت را در نخواهید یافت.» و چه زنده بودنی از این بالاتر که شهدا، در همه تاریخ جاودانه میشوند و مردم همه اعصار به رشادتها و دلاوریهایشان افتخار میکنند.
بعد از جنگهای صدر اسلام و واقعه عاشورا جنگهای متعددی به وقوع پیوست، اما جنگ میان ایران و عراق نمونه بارز جنگهایی بود که شهادت بار دیگر در همان مفهوم قرآنی به کار گرفته شد و به عینه در مناطق جنگی بروز و ظهور یافت و فرزندان این سرزمین عاشقانه ملکوتی شدند و در صفهای مقدم جبهه قرار گرفتند و چیزی جز یک باور قوی به وعده الهی و جاودانه شدن ابدی نمیتوانست این شور را در آنان به وجود آورد.
شهدای جنگ تحمیلی برای خود مرگی متصور نبودند؛ آنان مرگ ظاهری را مقدمهای برای رسیدن به سعادت ابدی میدانستند و این گونه شد که بزرگترین حماسهها در ۸ سال جنگ تحمیلی به وقوع پیوست. از مادران و همسرانی که عزیزانشان را با جان و دل به میعادگاه دوست فرستادند و هر روز به استقبال کاروان شهدا رفتند و چه آنها که سالها نشان مقدس جانبازی را به تن
دارند و چه آنان که حتی پلاک یا پوتینی از آنها نیامد تا مرهمی باشد بر درد انتظار خانوادههایشان و جاویدالاثر شدند و آنهایی که سالها در اسارت دشمن بودند و دیوارهای آهنین زندانهای دژخیم نتوانست ذرهای در استواریشان خلل ایجاد کند و مقاومت و صبرشان در زندانهای یزید زمانه به پیروی از کاروان اسرای امام حسین (ع) بود که بار دیگر حماسهای بزرگ آفریدند و چه به حق میراثدار شهدا شدند و جاودانگی راهشان را در در سالهای اسارت و پس از آن فریاد زدند.
جاویدالاثر کیست؟
این ادبیات پس از پایان جنگ نابرابر هشت ساله در جمهوری اسلامی ایران به شهدای مفقودالاثری تعلق گرفت که برای دفاع از عزت و شرافت میهن اسلامی در مرزهای این کشور جانانه جنگیدند و پیکر پاکشان به وطن باز نگشت. به برخی از رزمندگان اسلام که هیچ اطلاعی از شهادت یا اسارت انان نیز در دسترس نبود در این سالها جاویدالاثر گفته شد همچون حاج احمد متوسلیان چرا که هدف از این نام زنده نگه داشتن نام و یاد و راه این عزیزان به حساب میآید.
غایب مفقود الاثر کسى است که از غیبت او مدت بالنسبه مدیدى گذشته و از او به هیچ وجه خبرى نباشد. (مانند مفقودین جنگها)
واژه ترکیبی مفقودالاثر به پیدا نشده، بینشان و هر که خبری از آن نتوان یافت گفته میشود؛ و نیز اصطلاحی است که به مبارزان رزمندگان، اسرا و هر کسی که سرنوشتی روشن از زندگی یا مرگ او نیست، اطلاق میگردد. هر چند این اصطلاح پیش از انقلاب اسلامی به مبارزانی که نشانی از آنان در دست نبود گفته میشد؛ اما در دوره جنگ هشت ساله بسیار به کار میرفت، زیرا پس از هر عملیات جنگی، بویژه عملیات بزرگ و سرنوشت ساز، عدهای به شهادت میرسیدند، عدهای اسیر میشدند و تعداد اندکی نیز سرنوشتی نامعلوم پیدا میکردند، که به گروه اخیر مفقودالاثر گفته میشد. برخی از مفقودالاثرها در شمار افرادی بودند که اسیر شده، اما دولت عراق نام آنان را به صلیب سرخ اعلام نمیکرد. گاه سالها یک رزمنده اسیر، مفقودالاثر نامیده می شد. برخی دیگر کسانی بودند که به شهادت رسیده، اما پیکر آنها یافت نمیشد. پس از آزادی اسیران ایرانی و نیز بعد از جست وجوهای فراوان در مناطق جنگی، تعدادی از رزمندگان مفقودالاثر، یا به آغوش خانوادهها بازگشتند و یا با پیدا شدن پیکرشان شناسایی و با نام و نشان در دل خاک آرمیدند.
از معروفترین شخصیتهایی که سرنوشت آنان تاکنون نامعلوم مانده میتوان از امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان که در شهریور ۱۳۵۷ در لیبی مفقودالاثر شد، و یا احمد متوسلیان فرمانده تیپ محمدرسول الله و سه تن از همراهانش که در تیر ۱۳۶۱ در لبنان ربوده شدند، یاد کرد.
بنابر گزارش منابع رسمی در جریان هشت سال دفاع مقدس بیش از ده هزار نفر از رزمندگان ایرانی
مفقودالاثر شده اند. در طول دوران دفاع مقدس در کنار واژه مفقودالاثر، از اصطلاح مفقودالجسد نیز برای کسانی که شهادتشان در جنگ حتمی است، اما پیکرشان یافت نشده، استفاده میشد.
پس از فروپاشی رژیم بعثی عراق و اطمینان از نبود اسیر ایرانی در آن کشور، در آذرماه ۱۳۸۲، مصوّبهای در بنیاد شهید انقلاب اسلامی تصویب شد که بر اساس آن، باقی مانده مفقودان دفاع مقدس، شهید اعلام گردید و نام آنان با عنوان شهدای جاویدالاثر ثبت شد. کسانی که نامشان شهید شهرتشان، گم نام؛ فرزند روح الله بر روی سنگ قبرشان نوشته شد.