استاد مطهری به عنوان یک روحانی شیعه هر چند سعی در ترویج تفکرات ناب اسلامی داشت، اما در بیشتر سخنرانیهایش از طرح مسایل اختلاف برانگیز میان شیعه و سنی پرهیز میکرد و بر وحدت میان مسلمانان تأکید فراوانی داشت.
کتاب «ولاءها و ولایتها»، یک رساله کوچک به قلم استاد مطهری است که در سال 47 به عنوان مقالهای بلند در کتاب محمدخاتم پیامبران از طرف مؤسسه حسینیه ارشاد چاپ شده بود و حاوی مطالب وحدت بخش و مستندی از پیامبر اسلام است.
در ادامه بخشی از این کتاب را با موضوع وحدت میان مسلمانان میخوانید:
اسلام خواسته است مسلمانان به صورت واحد مستقلی زندگی کنند، نظامی مرتبط و اجتماعی پیوسته داشته باشند، هر فردی خود را عضو یک پیکر که همان جامعه اسلامی است بداند تا جامعه اسلامی قوی و نیرومند شود که قرآن میخواهد جامعه مسلمانان برتر از دیگران باشد: «وَلا تَهِنوا وَ لا تَحْزَنوا وانتمْ الأعْلَوْنَ انْ کنْتُمْ مُؤْمِنینَ»(1)؛ سست نشوید و اندوهگین نباشید که اگر به حقیقت مؤمن باشید شما برترید.
ایمان، ملاک برتری قرار گرفته است. مگر ایمان چه میکند؟ ایمان ملاک وحدت و رکن شخصیت و تکیه گاه استقلال و موتور حرکت جامعه اسلامی است. در جای دیگر میفرماید: «وَلا تَنازَعوا فَتَفْشَلوا وَ اَذْهَبَ ریحُکمْ»(2) با یکدیگر نزاع نکنید و اختلاف نداشته باشید که سست و ضعیف خواهید شد و بو و خاصیت خود را از دست خواهید داد.
جدال و اختلاف، کیان و شخصیت جامعه اسلامی را منهدم میکند. ایمان، اساس دوستی و وداد و ولاء مؤمنان است. قرآن کریم میفرماید: «وَالْمُؤْمِنونَ وَالْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ اوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرونَ بِالْمَعْروفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ»(3)، مردان مؤمن و زنان مؤمنه بعضی ولی بعضی دیگرند، به معروف امر میکنند و از منکر باز میدارند.
مؤمنان نزدیک به یکدیگرند و به موجب اینکه با یکدیگر نزدیکاند، حامی و دوست و ناصر یکدیگرند و به سرنوشت هم علاقهمندند و در حقیقت به سرنوشت خود که یک واحد را تشکیل میدهند علاقه میورزند و لذا امر به معروف میکنند و یکدیگر را از منکر و زشتیها باز میدارند.
این دو عمل (امر به معروف و نهی از منکر) ناشی از وداد ایمانی است و لذا این دو جمله «یأْمُرونَ بِالْمَعْروفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ» بلافاصله به دنبال بیان ولاء ایمانی مسلمانان واقع شده است.
علاقه به سرنوشت اشخاص از علاقه به خود آنها سرچشمه میگیرد. پدری که به فرزندان خویش علاقه دارد قهراً نسبت به سرنوشت و رفتار آنان نیز احساس علاقه میکند؛ امّا ممکن است نسبت به فرزندان دیگران در خود احساسی نکند، چون نسبت به خود آنها علاقه ای ندارد تا به سرنوشتشان نیز علاقهمند باشد و کار نیکشان در او احساس اثباتی به وجود آورد و کار بدشان احساس نفیی.
امر به معروف در اثر همان احساس اثباتی است و نهی از منکر در اثر احساس نفیی و تا دوستی و محبّت نباشد این احساسها در نهاد انسانی جوشش نمیکند.
اگر انسان نسبت به افرادی بی علاقه باشد، در مقابل اعمال و رفتار آنها بی تفاوت است، امّا آنجا که علاقهمند است، محبتها و مودتها او را آرام نمیگذارند و لذا در آیه شریفه با کیفیت خاصّی، امر به معروف و نهی از منکر را به مسأله ولاء ارتباط داده است و سپس به عنوان ثمرات امر به معروف و نهی از منکر، دو مطلب را ذکر کرده است: «یقیمونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ»، نماز را به پا میدارند و زکات را میدهند.
نماز نمونهای است از رابطه خلق و خالق و زکات نمونهای است از حسن روابط مسلمانان با یکدیگر که در اثر تعاطف و تراحم اسلامی از یکدیگر حمایت میکنند و به هم تعاون و کمک میکنند؛ و سپس بر آن متفرّع کرده است: «اولئِک سَیرْحَمُهُمُ اللَّهُ [انَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ]»(4)، آن وقت است که انواع رحمتهای الهی و سعادتها بر این جامعه فرود میآید.
پیغمبر اکرم (ص) در حدیث معروف و مشهور فرمود: «مثل المؤمنین فی تواددهم وتراحمهم کمثل الجسد اذا اشتکی بعض تداعی له سائر اعضاء جسده بالحمّی والسّهر»(5)، داستان اهل ایمان در پیوند مهربانی و در عواطف متبادل میان خودشان، داستان پیکر زنده است که چو عضوی به درد آید، سایر اعضاء با تب و بی خوابی با او همراهی میکنند. قرآن کریم درباره رسول اکرم و کسانی که با اویند و تربیت اسلامی یافتهاند میفرماید: «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ وَالَّذینَ مَعَهُ اشِدّاءُ عَلَی الْکفّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ»(6) محمد پیامبر خدا و کسانی که با اویند، بر کافران سختاند و با یکدیگر مهربان.
در این آیه هم به ولاء نفیی اشارت رفته و هم به ولاء اثباتی عام و همچنان که قبلًا گفتیم آیات کریمه قرآن ما را متوجه میکنند که دشمنان اسلام در هر زمان سعی دارند ولاء منفی را تبدیل به اثباتی و ولاء اثباتی را تبدیل به منفی نمایند؛ یعنی همه سعیشان این است که روابط مسلمین با غیر مسلمین روابط صمیمانه، و روابط خود مسلمانان به بهانههای مختلف- از آن جمله اختلافات فرقهای- روابط خصمانه باشد. در عصر خود ما به وسیله اجانب در این راه فعالیتهای فراوان صورت میگیرد، بودجههای کلان مصرف میشود و متأسفانه در میان مسلمانان عناصری به وجود آوردهاند که کاری جز این ندارند که ولاء نفیی اسلامی را تبدیل به اثباتی و ولاء اثباتی اسلامی را تبدیل به نفیی کنند. این بزرگترین ضربتی است که این نابکاران بر پیغمبر اکرم(ص) وارد میسازند.
امروز اگر بر مصیبتی از مصیبتهای اسلام باید گریست و اگر بر فاجعهای از فاجعههای اسلام بایست خون بارید، این مصیبت و این فاجعه است. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: «فیا عجبا، عجبا! واللّه یمیت القلب و یجلب الهمّ من اجتماع هؤلاء القوم علی باطلهم و تفرّقکم عن حقّکم»(7) شگفتا، شگفتا! به خدا قسم تعجّب و حیرت از اجتماع دشمنان برگرد باطل و تفرق و تشتت شما از اطراف حقیقتی که در میان شماست، دل را می میراند و اندوه را میکشاند.
*پینوشتها:
(1) آل عمران/139.
(2) انفال/46.
(3) توبه/71.
(4) توبه/71.
(5) جامع الصغیر، ج 2/ ص 155.
(6) فتح/ 29.
(7) نهج البلاغه، خطبه 27.